
عبور طلا از مرز 4000 دلار؛ قطعی یا احتمالی؟
سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی در بازار طلاست؛ جهش کمسابقه قیمت، خرید گسترده بانکهای مرکزی و بحرانهای سیاسی و اقتصادی، فلز گرانبها را به «دارایی امن نهایی» بدل کرد.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز، سال ۲۰۲۵ را میتوان یکی از تاریخیترین مقاطع برای بازار جهانی طلا دانست. این فلز گرانبها که همیشه نقشی اساسی در ثبات مالی و اقتصادی ایفا کرده، اکنون به سطحی از اهمیت رسیده که بسیاری آن را نه تنها بهعنوان «دارایی امن»، بلکه بهعنوان «دارایی امن نهایی» میشناسند. مجموعهای از عوامل شامل سیاستهای پولی فدرال رزرو، بحرانهای سیاسی در آمریکا، تنشهای ژئوپلیتیکی، بیاعتمادی به دلار، و خریدهای بیسابقه بانکهای مرکزی باعث شده است که قیمت طلا رکوردهای تاریخی را جابهجا کند. در ادامه، پانزده محور کلیدی این روند و پیامدهای آن بررسی میشود.
۱. ثبت بزرگترین رشد ماهانه از سال ۲۰۱۱
در ماه سپتامبر ۲۰۲۵، طلا رشدی بیش از ۱۱ درصد را تجربه کرد و این بهترین عملکرد ماهانه از اوت ۲۰۱۱ تاکنون بود. این جهش نشان داد که بازار در شرایط فعلی به شدت به سمت داراییهای امن حرکت کرده است. افزایش اعتماد سرمایهگذاران به طلا در بحبوحه نااطمینانیهای اقتصادی و سیاسی، گواهی است بر جایگاه محوری این فلز در مدیریت ریسک. چنین رشدی در یک بازه کوتاهمدت تأکیدی است بر اینکه سرمایهگذاران جهانی، طلا را پناهگاهی قابل اتکا در برابر بحرانهای مالی میدانند.
۲. نگرانیها از تعطیلی دولت آمریکا
بحران بودجهای ایالات متحده و شکست لایحه جمهوریخواهان در سنا باعث شد احتمال تعطیلی بخشی از دولت به شدت افزایش یابد. این موضوع نه تنها میتوانست فعالیتهای دولتی را مختل کند، بلکه انتشار دادههای اقتصادی کلیدی همچون گزارش اشتغال را نیز به تعویق میانداخت. چنین وقایعی اعتماد سرمایهگذاران به اقتصاد آمریکا را کاهش میدهد و آنها را به سوی داراییهای جایگزین مانند طلا سوق میدهد. تجربههای گذشته نیز نشان داده است که حتی یک تعطیلی کوتاهمدت میتواند تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد و روان بازار بگذارد.
۳. انتظارات کاهش نرخ بهره فدرال رزرو
انتظارات از کاهش نرخ بهره نقش تعیینکنندهای در صعود طلا داشته است. طبق دادههای ابزار CME FedWatch، احتمال کاهش نرخ بهره در ماه اکتبر نزدیک به ۹۵ درصد و در ماه دسامبر بیش از ۷۵ درصد پیشبینی میشود. این پیشبینیها به معنای فشار بر بازده اوراق خزانه و تضعیف دلار است، عواملی که بهطور مستقیم جذابیت طلا را افزایش میدهند. کاهش نرخ بهره هزینه فرصت نگهداری دارایی بدون سودی مانند طلا را پایین میآورد و آن را به انتخابی مطلوبتر برای سرمایهگذاران بدل میسازد.
۴. دادههای ضعیف اشتغال آمریکا
گزارش JOLTS نشان داد که اگرچه تعداد فرصتهای شغلی اندکی افزایش یافته، اما نرخ استخدام به پایینترین سطح از ژوئن ۲۰۲۴ رسید. این نشانهها از کند شدن فعالیتهای اقتصادی حکایت داشتند. چنین دادههایی بازار را به این نتیجه رساند که فدرال رزرو برای جلوگیری از رکود، ناچار به سیاستهای انبساطی بیشتری خواهد بود. همین چشمانداز سیاستی یکی از مهمترین عوامل رشد اخیر قیمت طلا محسوب میشود.
۵. دلار ضعیفتر و تقاضای خارجی بیشتر
انتظارات گسترده برای کاهش نرخ بهره، فشار نزولی بر دلار آمریکا وارد کرد. تضعیف دلار بهطور طبیعی طلا را برای خریداران خارجی ارزانتر میکند، زیرا این فلز به دلار قیمتگذاری میشود. در نتیجه، تقاضای جهانی برای طلا افزایش یافت و موج تازهای از سرمایهگذاری در آسیا و اروپا به راه افتاد. این چرخه مثبت میان ضعف دلار و قدرت طلا یکی از دلایل اصلی اوجگیری اخیر بوده است.
۶. تنشهای ژئوپلیتیکی و روسیه
روسیه نسبت به ارسال موشکهای تاماهاک آمریکا به اوکراین واکنش تندی نشان داد و هشدار داد که این اقدام میتواند سطح درگیریها را به شدت افزایش دهد. چنین هشدارهایی ریسکهای ژئوپلیتیکی را تشدید کرده و فضای بازار را متشنجتر ساخته است. در چنین موقعیتهایی، سرمایهگذاران بهطور سنتی به داراییهای امنی چون طلا پناه میبرند. همین امر یکی از دلایل افزایش پایدار تقاضا برای این فلز گرانبها در ماههای اخیر بوده است.
۷. رکورد تاریخی جدید بالای ۳۸۷۰ دلار
طلا در معاملات آسیایی به رکورد تاریخی جدیدی یعنی ۳۸۷۱ دلار در هر اونس رسید. این سطح نه تنها یک دستاورد روانی برای بازار است بلکه نشاندهنده روندی قدرتمند و پایدار محسوب میشود. طلا توانست حتی پس از اصلاحهای مقطعی، بار دیگر به اوج بازگردد و انعطافپذیری قابل توجهی از خود نشان دهد. این رفتار بازار تأکید میکند که نیروهای بنیادین همچنان از مسیر صعودی حمایت میکنند.
۸. نقش سیاستهای ترامپ در بیثباتی
سیاستهای اقتصادی و تجاری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تأثیر محسوسی بر افزایش عدم قطعیت جهانی داشته است. جنگهای تجاری، تعرفههای سنگین و تصمیمات غیرقابل پیشبینی او فضای پرریسکی را در بازارهای جهانی ایجاد کردهاند. این نااطمینانی، کشورها و سرمایهگذاران را بر آن داشته است که بخشی از داراییهای خود را به طلا اختصاص دهند. کارشناسان معتقدند این روند تا زمانی که سیاستهای ترامپ ادامه داشته باشند، همچنان یکی از نیروهای اصلی محرک رشد قیمت طلا خواهد بود.
۹. تغییر ساختاری در جایگاه طلا
رابرت گوتلیب، کارشناس برجسته صنعت فلزات، معتقد است که طلا دیگر تنها یک دارایی امن نیست بلکه به «دارایی امن نهایی» بدل شده است. این تغییر به معنای آن است که نقش طلا در بازارهای مالی جهانی عمق بیشتری یافته و به ستون اصلی مدیریت ریسک کشورها و سرمایهگذاران تبدیل شده است. طلا اکنون نهتنها ابزار ذخیره ارزش، بلکه یک پشتوانه استراتژیک در برابر بحرانهای سیستماتیک به شمار میرود.
۱۰. بیاعتمادی به دلار و خزانهداری آمریکا
سیاست استفاده از دلار بهعنوان ابزار فشار سیاسی علیه روسیه و سایر کشورها، اعتبار جهانی این ارز را خدشهدار کرده است. علاوه بر این، فشار کاخ سفید بر فدرال رزرو برای اتخاذ سیاستهای انبساطی نیز بر اعتماد به اوراق خزانه اثر منفی گذاشته است. در چنین شرایطی، بسیاری از کشورها و بانکهای مرکزی به این نتیجه رسیدهاند که وابستگی بیش از حد به دلار پرریسک است و لازم است به سمت داراییهای جایگزین مانند طلا حرکت کنند.
۱۱. افزایش خرید طلا توسط بانکهای مرکزی
بانکهای مرکزی در سالهای اخیر خرید بیسابقهای از طلا داشتهاند. این روند تنها به بازارهای نوظهور محدود نشده و انتظار میرود اقتصادهای توسعهیافته نیز در آینده به آن بپیوندند. نکته مهم این است که بانکهای مرکزی، برخلاف سرمایهگذاران خرد، افق سرمایهگذاری بلندمدتی دارند و تا زمانی که به اهداف ذخیرهای خود نرسیدهاند، خرید طلا را ادامه خواهند داد. همین رفتار استراتژیک باعث میشود تقاضای طلا برای سالهای آینده تضمینشده باشد.
۱۲. پیشی گرفتن طلا از یورو و خزانهداری آمریکا در ذخایر رسمی
یکی از تحولات تاریخی در بازار جهانی طلا، سبقت گرفتن این فلز از یورو و حتی اوراق خزانهداری آمریکا در برخی ذخایر رسمی است. بر اساس گفتههای گوتلیب، طلا اکنون دومین دارایی بزرگ بانکهای مرکزی پس از دلار محسوب میشود. این تغییر بزرگ نشان میدهد که بیاعتمادی به ارزهای فیات افزایش یافته و طلا به عنوان پشتوانهای مطمئنتر در حال جایگزینی است. چنین تحولی پیامدهای عمیقی برای آینده نظام مالی جهانی خواهد داشت و میتواند توازن قدرت اقتصادی بین کشورها را تغییر دهد.
۱۳. نقش چین بهعنوان بازیگر کلیدی
چین طی سالهای اخیر تلاش کرده است نقش مسلطی در بازار جهانی طلا ایفا کند. اقداماتی همچون افتتاح خزانه طلای فراساحلی در هنگکنگ، ایجاد بورس طلای شانگهای و اجازه سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در طلا همگی در راستای این هدف بودهاند. چین بهدنبال افزایش سهم طلا در ذخایر ارزی خود است و تحلیلگران بر این باورند که این کشور میتواند به دومین دارنده بزرگ طلا پس از ایالات متحده تبدیل شود.
۱۴. نگرانی از کنترل سرمایه در چین
با وجود اقدامات گسترده چین، برخی تحلیلگران نسبت به آینده این کشور در بازار طلا تردید دارند. دلیل اصلی این تردید، کنترل شدید دولت چین بر سرمایه و ارز است. بسیاری از سرمایهگذاران بینالمللی نگران هستند که پکن بتواند قوانین را بهطور ناگهانی تغییر دهد. این موضوع ریسک بزرگی برای اعتماد جهانی به بازارهای تحت سلطه چین محسوب میشود و ممکن است مانع تحقق کامل جاهطلبیهای پکن شود.
۱۵. پیشبینی آینده بازار طلا
ترکیب تمامی عوامل موجود از جمله سیاستهای فدرال رزرو، بحرانهای ژئوپلیتیکی، خرید بانکهای مرکزی و سیاستهای اقتصادی آمریکا نشان میدهد که روند صعودی طلا دستکم در سه سال آینده ادامه خواهد داشت. بسیاری از تحلیلگران حتی اهداف قیمتی بالاتر از ۴۰۰۰ دلار در هر اونس را مطرح کردهاند. این پیشبینیها نشان میدهد که طلا نهتنها در کوتاهمدت، بلکه در بلندمدت نیز جایگاه خود را بهعنوان امنترین دارایی حفظ خواهد کرد.
16. چشم انداز طلا تا مرز ۴۰۰۰ دلار: سناریوهای ممکن
بر اساس تحلیل روندهای بازار و دادههای موجود، رسیدن طلا به مرز ۴۰۰۰ دلار در سالهای آینده محتمل به نظر میرسد، هرچند زمان دقیق آن به شدت به تحولات اقتصادی و سیاسی بستگی دارد. در سناریوی خوشبینانه، تعطیلی طولانیمدت دولت آمریکا، کاهش شدید نرخ بهره فدرال رزرو و تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی میتواند قیمت طلا را ظرف ۶ تا ۱۲ ماه به بالای ۴۰۰۰ دلار برساند. در سناریوی میانه، کاهش نرخ بهره فدرال رزرو بهصورت تدریجی، مدیریت نسبی بحرانها و افزایش تدریجی ذخایر طلای چین و دیگر بانکهای مرکزی، مسیر صعودی طلا را طولانیتر کرده و رسیدن به ۴۰۰۰ دلار را در بازه ۲ تا ۳ سال آینده محتمل میکند.
از سوی دیگر، سناریوی بدبینانه نشان میدهد که در صورت بهبود سریع اقتصاد آمریکا، کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی و بازگشت نسبی اعتماد به دلار و خزانهداری، عبور طلا از مرز ۴۰۰۰ دلار ممکن است به تعویق بیفتد و قیمت در محدوده ۳۰۰۰ تا ۳۸۰۰ دلار نوسان کند. با این حال، نیروهای بنیادین بازار شامل خریدهای گسترده بانکهای مرکزی، کاهش اعتماد به دلار و شرایط جهانی سرشار از عدم قطعیت، نشان میدهد که حتی در سناریوی بدبینانه نیز مسیر بلندمدت طلا صعودی باقی خواهد ماند و در بلندمدت به ۴۰۰۰ دلار یا بالاتر نزدیک خواهد شد.
نتیجهگیری
تحولات سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی در تاریخ طلا بود. این فلز گرانبها توانست رکوردهای تاریخی را بشکند و جایگاهش را بهعنوان ستون اصلی ثبات اقتصادی و مالی تثبیت کند. ترکیب عواملی چون سیاستهای پولی فدرال رزرو، ضعف دلار، بحرانهای ژئوپلیتیکی و بهویژه خرید بیسابقه بانکهای مرکزی باعث شد طلا از یورو و حتی اوراق خزانهداری در ذخایر رسمی پیشی بگیرد. امروز طلا بیش از هر زمان دیگری بهعنوان پشتوانهای مطمئن و «دارایی امن نهایی» شناخته میشود. با توجه به شرایط کنونی، به نظر میرسد که این روند صعودی نه یک موج مقطعی، بلکه تغییری بنیادین در نظام مالی جهانی باشد.